زندگی در ریشه ها
- دوشنبه, ۲۹ آبان ۱۴۰۲، ۰۱:۴۱ ب.ظ
وقتی که آتش در جنگل میافتد و تا آخرین نشانه های حیات را خاکستر می کند٬ ویرانه ای که به جا می ماند هول انگیز است: گستره ای مرده و عاری از حیات٬ جایی که اندوهی کشنده در هوای آن موج میزند٬ تهی٬ بهت زده٬ بی امید. با این همه اگر فرصت کافی داده شود٬ بزودی جوانه های تازه از بستر خاک مرده سر بر می آورند و هستی از دل نیستی شکوفا می شود. آتش وحشی و ویرانگر است اما جنگل قدرتی دارد که آتش حریف آن نمی شود: او میتواند تا ابد در ریشه های خود٬ در بذرهای خود زنده و ساکن باشد٬ در حالی که آتش میرنده و گذراست٬ جرقه می زند٬ پا می گیرد٬ به هر کران زبانه می کشد٬ همه چیز را در خود می بلعد و بعد رفته رفته می میرد و خاموش می شود. جنگل جاودانه است٬ تا ابد زمان دارد٬ اما آتش٬ فانی ست و غریو مستانه اش بیش از دمی و درنگی نمی پاید. باید این را خوب به خاطر بسپاری نازنین...
- ۰۲/۰۸/۲۹