نقطه٬ سر خط
- دوشنبه, ۱۳ آذر ۱۴۰۲، ۱۲:۱۷ ب.ظ
گریستن از اعماق٬ فریاد زدن٬ ساعتی به گرمای آشیانه انسان های خوشبخت آسوده خاطر پناه بردن٬ از واقعیت به خیال گریختن٬ خود را میان صفحه های کتابی حجیم گم کردن٬ خوش بین بودن٬ به دامان لحظه اکنون آویختن٬ حقیقت عریان ناکامی و ناتوانی خویش را پذیرفتن٬ گاهی به دوستی فرزانه درد دل بردن٬ شمعی در تاریکی افروختن٬ دل را از هر امید و آرزو تهی کردن٬ بی توقع به نظاره شادی دیگران نشستن٬ با بوی آتش افروخته از هیزم نخل به گذشته پرتاب شدن٬ هر روز رفته را متبرک دانستن٬ از نفس خود اهمیت زدایی کردن٬ در سرزمین های دور آواره شدن٬ با شکنجه گر بی رحم خود ساختن٬ و نوشتن و نوشتن و نوشتن و دیوانه وار نوشتن...
پس کی مرا به پیشگاه تا ابد امن خود فرا خواهی خواند؟
- ۰۲/۰۹/۱۳