حدیث و خرگوشش
- سه شنبه, ۳ بهمن ۱۴۰۲، ۱۰:۵۵ ق.ظ
خرگوش قهوه ای پارچه ای اندکی پیش از متلاشی شدن با خود گفت:
- ‹‹ آری٬ تمام تنم ورم کرده و بوی اندوه می دهد٬ اما چه کنم که بدون رنج٬ تنها پوسته ای خالی خواهم بود ››.
خرگوش قهوه ای پارچه ای٬ که نه چشم داشت٬ نه دهان و تنها دو گوش نسبتا دراز داشت که با آن به گریه های هر شب ‹‹ حدیث ›› گوش می کرد...
- ۰۲/۱۱/۰۳